ارتباط انسان با طبيعت يعني ارتباط انسان با خودش و نه با خدا بلكه با خلق خدا، آن هم غير از انسانهاي ديگر؛ اينكه رابطه انسان با زمين، با گياها، با حيوانات چگونه و بر چه اساس بايد باشد؟ آيا امروز كه زمان تغيير كرده است بايد درختان را قطع كرد؟ يا براساس اينكه زمان تغيير كرده است بايد با حيوانات به گونهاي ديگر رفتار كرد عملا چون هواپيما و ماشين داريم هر چه اسب و قاطر است بكشيم و نابود كنيم تا جايي را اشغال نكند؟ همانطور كه ملاحظه ميشود ارتباط با طبيعت، طبيعتي كه در هر لحظه قابل تغيير است، هيچ تغييري نميكند و انسان امروز و انسان ديروز و حتي انسان فردا به طبيعت نياز دارند و بايد از آن محافظت كنند و با ديدن طبيعت به تفكر در خداي متعال بپردازند
تأثير محيط زيست سالم بر انسان
به طور قطع يكى از امورى كه زمينهساز سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت است، داشتن محيطى سالم و امن است، كه انسان بتواند در پناه آن، به تربيت جسم و جان خويش بپردازد و اصولاً يكى از وظائف مهم بشر كه حفظ جان است، جز با زيستن در محيط سالم و زيبا امكانپذير نيست. بدين سبب شرط اوليه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نيز فقط زمانى حاصل مىشود كه انسان از محيط زيست طبيعى سالم و دلگشا بهرهمند باشد.
محيط زيست طبيعى سالم تأثير شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محيط پاك و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مىسازد. شنيدن آواز روحبخش پرندگان، ترنم لطيف جويباران، آهنگ دلرباى چشمهساران، صفاى سبز سبزهزاران، نسيم لطيف كوهستان، رقص دلنشين درختان و زيبايى شهر و ديار، همه و همه تأثير اعجابانگيزى بر زندگى و حيات انسان دارند. هر كسى از تماشاى چنين منظرههاى زيبايى احساس آرامش و نشاط كرده و امنيت و آسايش را در حيات خويش لمس مىكند. بر عكس، آسيب رساندن به محيط زيست و نابودى طبيعت باعث وارد آمدن صدمات و زيانهاى جبرانناپذيرى به بشريت مىشود.
افسردگى و افزايش بيمارىهاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسيب رساندن به محيط زيست نيست. هيچ كس نمىتواند منكر بشود كه تخريب محيط زيست تأثير منفى بر شيوه رفتار آدميان مىنهد، و اثرات ويرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مىگذارد.
آب و هوا، درختان و گياهان، غذاها و ميوهها و به طور كلى طبيعت و محيط زيست نقش عظيمى در زندگى بشر دارند.
سلامت محيط زيست بر هوش و استعداد و لياقتهاى فردى اثر مىگذارد و ميانهروى در اخلاق و منش متأثر از ميانهروى در محيط زيست است.
ساكنان مناطق معتدل كره زمين، داراى ويژگىها و روحيههاى خاص هستند كه مقايسه با جوامع ساكن در مناطق گرمسير و سردسير، از تفاوت بسيارى برخوردارند.
محيط زيست افزون بر تأثير در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فكر و انديشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثير شگرف است.
قرآنكريم فوائد بسيار آب، هوا، گياهان و درختان را با تعبيرهاى بسيار دقيق و گاهى شگفتانگيز برشمردهاند و از تأثير به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفتهاند.
دانشمندان نيز با توجه به طبيعت، از تأثير حيرتآور آن بر جسم و جان انسان سخنها گفته و در مقايسه با جامعههاى مختلف بشرى تأثير فراوان طبيعت را بر اعمال و رفتار و فكر و انديشه و نيز خصوصيات ظاهرى انسان، تبيين و تشريح كردهاند.
ابنخلدون می گوید: «محيط زيست بر هوش و استعداد، درايت و كفايت فردى اثر مىگذارد و سلامتى عقل و روح و ميانهروى در اعمال و رفتار در گرو سلامت محيط زيست است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، از نشاط و شادابى ويژهاى برخوردارند، روش آنان معتدل و منشى ميانه دارند، افراط و تفريط در زندگى آنا كمتر و آبادانى و عمران در مناطق آنان بيشتر است. اعتدال بر جسم و رنگ پوست و اخلاق و عقايد آنان حاكم است، دورانديشى و تعقل در امور و شيوه آنهاست و سبكسرى و شادى بيش از حد كمتر در بينشان رواج دارد، نوع قد و قامت، رنگ و چگونگى اندام ظاهرى و درونى و حتى فكر و انديشه و اخلاق و منش هركس به طبيعت و محيط زيست وى بستگى دارد.»
دانشمندان مباحث تربيتى، محيط زندگى انسان را به دو نوع مهم تقسيم كردهاند:
الف - محيط اجتماعى: منظور از محيط اجتماعى، انسانها و روابط و پيوندهايى است كه افراد يك جامعه را احاطه نموده است. پيوندهاى فرهنگى كه به وسيله رسانههاى جمعى و مجلات و نشريات و كتب و صدا و سيما صورت مىگيرد. و پيوندهاى اقتصادى كه به وسيله داد و ستد و ... و پيوندهاى سياسى به وسيله حكومت، و پيوندهاى اخلاقى ... كه بين افراد حاكم است. و خلاصه عوامل تشكيل دهنده محيط اجتماعى، موضوعاتى است كه در دانش اجتماعى و علوم انسانى مورد بحث قرار مىگيرد. اين نوع محيط در تكوّن شخصيت انسان نقش به سزايى دارد كه در مباحث تربيتى بايد بحث شود.
ب - محيط جغرافيايى (طبيعى): منظور از آن، همه عوامل در برگيرنده انسان است و آن عبارت از: آب و هوا، نور و حرارت، مسكن و خوراك، پوشاك و.... هر امر مادى كه انسان به آنها احاطه شده است، به مقدار قابل ملاحظهاى در تكون شخصيت او مؤثر است و هر انسانى تا حدى صفات و خلقياتش متناسب با محيط زيست طبيعى اوست؛ چنان كه محيط زيست طبيعى در تشكيل صفات جسمانى، از سفيدى و سياهى و رنگ مو، چاقى و لاغرى و بلندى و كوتاهى قد و مزاج و ساير صفات جسمانى تأثير به سزايى دارد.
تأثير محيط زيست در زندگى انسان را كسى نمىتواند ناديده انگارد. اين موضوع از چنان اهميتى برخوردار است كه دانش جديد به عنوان «اكولوژى» در كنار ساير دانشها پديدار گشته است. اين دانش، عبارت است از: «مطالعه روابط ميان موجودات و محيط زيست آنها» بنابراين، «اكولوژى انسانى» تحقيقى درباره تأثير انسان بر روى محيط زيست و تأثير محيط زيست بر انسان مىباشد. و محيط زيست به قول «راجرز» (متخصص دانش اكولوژى) نه فقط شامل وسائل مادى و فضاى محيط بر دنياى انسان مىگردد، بلكه اشياى غير مادى (فرهنگ) را نيز در برمىگيرد، مىباشد.(34) و كه در واقع طيف گستردهاى از عوامل احاطه كننده، اعم از انسانى و غير انسانى، ملموس و غيرملموس را «محيط» گويند.
انسان موجودى تأثير پذير است؛ محيط اطراف بر او اثر مىگذارند و شخصيت او در محيط زندگى او شكل مىيابد.
:: موضوعات مرتبط:
عمومی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 3065
|
امتیاز مطلب : 126
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31